سفارش تبلیغ
صبا ویژن

صلوات بر پیامبر (ص) از مولا

سه شنبه 85/12/15 2:29 عصر| | نظر

 

 و من خطبة له ع عِلْمُ فِیها الناس الصَلاة عَلى النَبی ص :  


اللَّهُمَّ داحِیَ الْمَدْحُوَّاتِ، وَ داعِمَ الْمَسْمُوکَاتِ، وَ جَابِلَ الْقُلُوبِ عَلَى فِطْرَتِهَا، شَقِیِّها وَ

سَعِیدِهَا، اجْعَلْ شَرَائِفَ صَلَوَاتِکَ وَ نَوَامِیَ بَرَکَاتِکَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَ رَسُولِکَ، الْخَاتِمِ لِمَا

سَبَقَ، وَ الْفَاتِحِ لِمَا انْغَلَقَ، وَ الْمُعْلِنِ الْحَقَّ بِالْحَقِّ، وَ الدَّافِعِ جَیْشَاتِ الْاءَبَاطِیلِ، وَ الدَّامِغِ

صَوْلاتِ الْاءَضَالِیلِ، کَمَا حُمِّلَ فَاضْطَلَعَ، قَائِما بِاءَمْرِکَ، مُسْتَوْفِزا فِی مَرْضَاتِکَ، غَیْرَ نَاکِلٍ عَنْ

قُدُمٍ، وَ لا وَاهٍ فِی عَزْمٍ، وَاعِیا لِوَحْیِکَ، حَافِظا لِعَهْدِکَ، مَاضِیا عَلَى نَفَاذِ اءَمْرِکَ، حَتَّى اءَوْرَى

قَبَسَ الْقَابِسِ، وَ اءَضَاءَ الطَّرِیقَ لِلْخَابِطِ، وَ هُدِیَتْ بِهِ الْقُلُوبُ بَعْدَ خَوْضَاتِ الْفِتَنِ وَ الْآثَامِ، وَ اءَقامَ

بِمُوضِحاتِ الْاءَعْلاَمِ، وَ نَیِّرَاتِ الْاءَحْکَامِ، فَهُوَ اءَمِینُکَ الْمَأْمُونُ، وَ خَازِنُ عِلْمِکَ الْمَخْزُونِ، وَ

شَهِیدُکَ یَوْمَ الدِّینِ، وَ بَعِیثُکَ بِالْحَقِّ، وَ رَسُولُکَ إ لَى الْخَلْقِ؛ اللَّهُمَّ افْسَحْ لَهُ مَفْسَحا فِی

ظِلِّکَ، وَ اجْزِهِ مُضَاعَفاتِ الْخَیْرِ مِنْ فَضْلِکَ، اللَّهُمَّ اءَعْلِ عَلَى بِناءِ الْبانِینَ بِنَاءَهُ، وَ اءَکْرِمْ لَدَیْکَ

مَنْزِلَتَهُ، وَ اءَتْمِمْ لَهُ نُورَهُ، وَ اجْزِهِ مِنِ ابْتِعَاثِکَ لَهُ مَقْبُولَ الشَّهَادَةِ، مَرْضِیَّ الْمَقَالَةِ، ذا مَنْطِقٍ

عَدْلٍ، وَ خُطْبَةٍ فَصْلٍ، اللَّهُمَّ اجْمَعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُ فِی بَرْدِ الْعَیْشِ وَ قَرارِ النِّعْمَةِ، وَ مُنَى

الشَّهَوَاتِ، وَ اءَهْوَاءِ اللَّذَّاتِ، وَ رَخَاءِ الدَّعَةِ، وَ مُنْتَهَى الطُّمَأْنِینَةِ وَ تُحَفِ الْکَرَامَةِ.


  ترجمه : 

   خطبه اى از آن حضرت (ع ) در آن به مردم آموخته است که چگونه بر پیامبر (ص ) درودفرستند:  

اى خداوند، اى گستراننده زمینها و اى نگه دارنده آسمانها و اى آنکه آفریننده دلهایى بر فطرت و جبلت آنها، چه آن دل که شقى بود و چه آن دل که سعید.
شریفترین درودها و افزونترین برکات خود را بر بنده خود و پیامبر خود محمد (ص ) ارزانى دار. آنکه ، خاتم پیامبران پیشین است و گشاینده درهاى فرو بسته و آشکارکننده حق به نیروى حق و برهان . اوست که جوش و خروش هر باطلى را فرو نشانید و حمله و هجوم گمراهیها را در هم شکست . بار سنگین رسالت را بر خود هموار ساخت و، تا به مقصودش رساند، دلیرانه کوشید و به انجام رسانیدن فرمانهاى تو قیام نمود و در جستن خشنودى تو درنگ نکرد و در هیچ اقدامى ترس و تاءخیر نشان نداد و در هیچ عزم و آهنگى سستى ننمود. آنچه به او وحى کرده بودى ، نیکو بگرفت و عهد و پیمان تو نگه داشت . اجراى فرمانهاى تو را همواره مهیا بود، تا آنگاه که براى خواهندگان پرتو ایمان ، چراغ دین خود برافروخت و راه گمشدگان در ظلمت شب را روشن ساخت و دلها به او هدایت یافتند، پس از آنکه به لجّه فتنه ها و گناهان گرفتار آمده بودند. او علمهاى راه نماینده را بر افراشت و احکامى روشن و تابناک بیاورد. بار خدایا، محمد امین درستکار وحى توست ، گنجور علم توست و در روز جزا از سوى تو شاهد و گواه است . از سوى تو به رسالت مبعوث شده و فرستاده توست بر آفریدگان تو.
اى خداوند، او را در سایه رحمت خود جایى فراخ ده و از فضل خود به فزونى ، پاداش خیرش عطا کن . اى خداوند، بنایى را که او بر آورده از هر بنایى فراتر ساز و منزلت او در نزد خود گرامى دار و فروغ دین او در همه جا بگستران و به پاداش اینکه به رسالتش فرستاده اى شهادتش را پذیرفته دار و سخنش را پسندیده نماى که گفتارش از کژى و ناراستى دور بود، آنسان که حق و باطل را از یکدیگر جدا مى نمود.
بار خدایا، ما و او را در یک زندگى خوش و گوارا، در کنار هم قرار ده ، در آنجا که قرارگاه نعمت توست و آرزوى هر خواهنده اى است و هر لذت جویى خواستار آن است .
زندگى ، با فراخى نعمت و راحت و نهایت آرامش و آسایش با تحفه هاى کریمانه و نیکو.


برای کودکان

سه شنبه 85/12/15 2:14 عصر| | نظر

صبا - قرآن برای کودکان

 
قطعه منتخب 1 قطعه منتخب 2 قطعه منتخب 3 قطعه منتخب 4
قطعه منتخب 5 خرید نظر خواهی نمایش فلش
Download فلش

نرم‌افزار صبا برنامه‌ای قرآنی است که برای آموزش گروه سنّی 6 تا 12 سال تولید شده است.

علاوه بر بخش‌های آموزشی که در صبا وجود دارد، جذّابیت‌هایی چون فیلم، بازی و سرگرمی و قصّه‌های قرآنی نیز در برنامه گنجانده شده است.


این خداوند است

چهارشنبه 85/12/9 8:5 عصر| | نظر

این خداوند است!!!


 

آن روز یکی از گرم ترین روزهای فصل خشکسالی بود و تقریباً یک ماه بود که رنگ باران را ندیده بودیم، پرندگان یکی یکی از پا درمی آمدند و محصولات کشاورزی همه از بین رفته بودند، گاوها دیگر شیر نمی دادند، نهرها و جویبارها همه خشک شده بودند و همین خشکسالی باعث ورشکستگی بسیاری از کشاورزان شده بود.

هر روز شوهرم به همراه برادرانش به طرز طاقت فرسایی آب را به مزارع می رساندند؛ خوب البتّه این اواخر تانکر آبی خریداری کرده بودیم و هر روز در محل توزیع آب، آن را از جیره مان پر می کردیم.

اگر به زودی باران نمی بارید، ممکن بود همه چیزمان را از دست بدهیم و در همان روز بودکه درس بزرگی از همیاری گرفتم و با چشمان خود شاهد معجزه ای بودم.

وقتی در آشپزخانه مشغول تهیّه ی ناهار برای شوهر و برادرشوهرهایم بودم« بیلی» پسر 6 ساله ام را در حالی که به سمت جنگل می رفت دیدم. او به آسوده خیالی یک کودک خردسال نبود. طوری قدم برمی داشت مثل این که هدف مهمی دارد. من فقط پشت او را می دیدم امّا کاملاً مشخص بود که با دقّت بسیار راه می رود و سعی می کند تا جای ممکن تکان نخورد. هنوز چند دقیقه ای از ناپدید شدنش در جنگل نگذشته بود که با سرعت به سمت خانه برگشت. من هم با این فکر که هر کاری که انجام می داده دیگر تمام شده به درون خانه برگشتم تا ساندویچ ها را درست کنم. لحظه ای بعد او دوباره با قدم هایی آهسته و هدفمند به سمت جنگل رفت و این کار یک ساعت طول کشید. با احتیاط به سمت جنگل قدم برمی داشت و بعد با عجله به سمت خانه می دوید. بالاخره کاسه ی صبرم لبریز شد، دزدکی از خانه بیرون رفتم و او را تعقیب کردم. خیلی مراقب بودم که مرا نبیند. چون کاملاً مشخّص بود کار مهمی انجام می دهد و نمی خواستم فکر کند او را کنترل می کنم. دست هایش را دیدم که فنجانی کرده و در مقابل خود نگه داشته بود، خیلی مراقب بود تا آبی که در دستانش قرار داشت نریزد. آبی که شاید بیشتر از 2 یا 3 قاشق نبود.

هنگامی که دوباره به جنگل رفت، دزدکی به او نزدیک شدم، تیغ ها و شاخه های درختان با صورت او برخورد می کردند، اما هدف او خیلی خیلی مهم تر از این بود که بخواهد منصرف شود. هنگامی که خم شدم تا ببینم او چه کار می کند، با شگفت انگیزترین صحنه در عمرم مواجه شدم؛ چند آهوی بزرگ در مقابل او ظاهر شدند، سپس بیلی به سمت آن ها رفت. دلم می خواست فریاد بکشم و او را از آن جا فراری دهم اما از ترس نفسم بند آمده بود. بعد قوچی بزرگ را با شاخ هایی که نشان از مهارت خالق مطلق داشت، دیدم که به طرز خطرناکی به بیلی نزدیک شده بود، امّا به او صدمه ای نزد. حتّی هنگامی که بیلی دو زانو روی زمین نشست. تکان هم نخورد. روی زمین بچه آهویی افتاده بود و معلوم بود که از گرما و کم شدن آب بدن رنج می برد. بچه آهو سر خود را با زحمت بسیار بالا آورد تا آبی را که در دستان پسرم بود لیس بزند. وقتی آب تمام شد و بیلی بلند شد تا با عجله به سمت خانه برگردد، خودم را پشت یک درخت پنهان کردم تا مرا نبیند.

هنگامی که به سوی خانه و به سمت شیر آبی که آن را مسدود کرده بودم می رفت، او را دنبال کردم. بیلی شیر آب را تا آخر باز کرد و قطره ها آرام آرام شروع به چکیدن کردند و او همان جا، در حالی که آفتاب به پشت او شلاق می زد، دو زانو نشست و منتظر ماند تا قطره های آبی که به آهستگی می چکیدند، دست های او را پر کند.

حالا موضوع برایم روشن شده بود. به خاطر آب بازی با شلنگ آب در هفته ی گذشته و سخنرانی مفصّلی که درباره اهمیّت صرفه جویی در مصرف آب از من شنیده، کمک نخواسته بود. تقریباً بیست دقیقه طول کشید تا دستان او پر از آب شد، وقتی که بلند شد و می خواست به جنگل برگردد، من درست در مقابل او بودم در حالی که چشمان کوچکش پر از اشک شده بود فقط گفت: من آب را هدر ندادم و به مسیر خود ادامه داد. من هم با یک دیگ کوچک آب که از آشپزخانه برداشته بودم به او پیوستم. هنگامی که رسیدیم، عقب ایستادم و به او اجازه دادم بچه آهو را به تنهایی تیمار کند، زیرا این کار او بود و خودش باید تمامش می کرد. من ایستادم و مشغول تماشای زیباترین صحنه زندگی ام یعنی سعی و تلاش برای نجات جان دیگری شدم. وقتی قطره های اشک از صورتم به زمین می افتادند، ناگهان قطره ها، بیشتر و بیشتر شدند. به آسمان نگاه کردم، گویی خود خداوند بود که با غرور و افتخار می گریست.

بعضی ها شاید بگویند که این فقط یک اتفاق بوده و این گونه معجزات اصلاً وجود ندارند و یا شاید بگویند گاهی اوقات باید باران ببارد. من نمی توانم با آن ها بحث کنم، حتّی سعی هم نمی کنم. تنها چیزی که می توانم بگویم این است که باران، مزرعه ما را نجات داد. درست مثل عمل پسر بچه ای کوچک که باعث نجات جان یک آهو شد.

این خداوند است

آیا تا به حال شده جایی نشسته باشید و یک دفعه دلتان بخواهد برای کسی که دوستش دارید، کاری نیک انجام دهید؟

این خداوند است! او با شما صحبت می کند. آیا تا به حال مستاصل و تنها شده اید، طوری که هیچ کس نباشد تا با او حرف بزنید؟ این خداوند است! می خواهد شما با او حرف بزنید. آیا تا به حال شده است به کسی فکر کنید که مدّت هاست از او خبری ندارید سپس، بعد از مدّتی کوتاه او را ببینید یا تماس تلفنی از جانب او داشته باشید؟ این خداوند است! هیچ چیزی به اسم تصادف و اتّفاق

آیا تا به حال چیز خارق العاده ای را بدون این که آن را درخواست کرده باشید دریافت کرده اید در حالی که توانایی پرداخت هزینه آن را نداشته اید. این خداوند است! او از خواسته قلبی ما خبر دارد.

آیا فکر می کنید این متن را تصادفی خوانده اید؟ نه این طور نیست. و اکنون این خداوند است!

به خداوند نگویید که چقدر توفان شما بزرگ و سهمگین است. به توفان بگویید که خداوند شما چقدر بزرگ و توانا است.

منبع:مجله موفقیّت


درنگی در روایات جنگ های آغازین دولت حضرت مهدی(عج)

سه شنبه 85/12/8 10:20 عصر| | نظر

برخی در مورد قتل و کشتار در دوران ظهور ، افراط می کنند و از امام زمان علیه السلام و یاران اش ، چهره ای خشن ارائه می دهند. آنان ، به روایاتی استدلال می کنند که در آن ها ، اشاره به کشته شدن دو سوم مردم ، (از هر نه نفر ، هفت نفر ، از هر هفت نفر ، پنج نفر ) و یا این که بیش تر مردم کشته می شوند و از کشته ها ، پشته ساخته می شود و جوی خون جاری می گردد و ... دارند.
برخی دیگر ، تفریط می کنند و می گویند حتی ، به مقدار محجمه (مقدار خون در ظرف حجامت) خون ریزی نمی شود و...
در این نوشتار، به نقد و بررسی روایی و دلالی احادیث مربوطه می پردازیم تا افراط و تفریط بودن اندیشه های موجودمشخص گردند.
نکاتی که قابل تامل است ، این ها است :

الف)قتل و کشتار ، قبل از ظهوراست و یا بعد از آن ؟
ب ) شیوه ی رفتار امام با دشمنان چه گونه خواهد بود ؟
ج)حجم کشتار و اعدام و خون ریزی ها چه مقدار است ؟
د) مقتولان ، چه کسانی هستند؟
هـ) روایاتی که ناظر بر این موضوع است . آیا به نحو موجبه ی کلیه است یا به نحو موجبه ی جزئیه .

اخباری که در آن ها کشتار در حجم وسیعی مطرح شده اند ، بر دو قسم است :

الف ) یک سری از ‌آنها مربوط به ملاحم و فتن قبل از ظهور است و هیچ ربطی به دوران ظهور ندارد و تنها ناظر به اوضاع نابسامان جهان در پیش از ظهور دارد. این دسته‌، بیش تر از مراسیل عامه است . اگر تعدادی از آن ها هم جزء مسانید باشد، هیچ گونه ارتباطی با بحث ما ، یعنی قتل های دوران حکومت امام مهدی عج الله و تعالی فرجه الشریف ، ندارد.

ب ) یک سری از آنها ، مربوط به هنگامه ی ظهور و حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. این نوع روایات ، نیز دو گونه اند :

1. روایاتی که از طریق عامه و از نبویات است و بیش تر آن ها ، مشکل سندی دارند، به طوری که بعضی از آن ها ، مرسل ، و برخی از آن ها ، به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) منتهی نمی شوند، بلکه از افرادی مانند کعب الاحبار که در زمان آن حضرت مسلمان نشده بود ، نقل شده است .

عمده ی این روایات‌. از اسرائیلیات است که با اغراض مختلفی وارد کتاب های روایی شده است . عالمانی از اهل تسنن ، مانند ابن کثیر ، وقتی به روایات نقل شده از امثال کعب الاحبار می رسد، می گوید : خدا ما را از این همه اخبار دروغی که وارد تفسیرها و کتاب های روایی و… کرده اند بی نیاز کند1…»

2. روایاتی که از طریق اهل بیت (علیه السلام) نقل شده و یا در کتاب های شیعه ذکر گردیده است . در این کتاب ها ، اخبار منقول از حضرات معصوم (علیه السلام) و بعض دیگر که نقل شده ، به اهل بیت (علیه السلام) منتهی نمی شود .مانند اخبار معمرین که شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از اهل تسنن نقل کرده است.

اندیشه های تفریطی در کشتار به هنگام ظهور
گروهی بر آن اند که امام زمان به هنگام ظهور ، از طریق ولایت و تصرف تکوینی ، همه ی خلایق را مطیع و مسخر می کند و کارها را با اعجاز و غیر عادی انجام می دهد. لذا کشتار و اعدام ، خیلی اندک خواهد بود. برای روشن شدن مطلب و دریافت پاسخ، به احادیثی از امام باقر و امام صادق (علیه السلام) متمسک می شویم.

حدیث 1ـ … عن بشیر بن ابی اراکه النبال ـ و لفظ الحدیث علی روایه ابن عقده قال : لما قدمت المدینه انتهیت الی منزل ابی جعفر الباقر (علیه السلام) … قلت (انهم) یقولون : انه اذا کان ذالک استقامت له الامور فلا یهریق محجمه دم . فقال :«کلاً! والذی نفسی بیده! حتی تمسح و انتم العرق و العلق» و او ما بیده الی جبهته2 .

بشیر بن ابی اراکه نبار ـ لفظ حدیث به روایت ابن عقده است ـ گوید هنگامی که به مدینه وارد شدم ، به طرف منزل ابو جعفر امام باقر (علیه السلام) رفتم … گفتم : (آنان (مرجثه) می گویند، هنگامی که آن امر (قیام قائم عج) روی دهد ، همه ی کارها برای او درست واستوار می گردد و به اندازه ی یک ظرف حجامت هم خون نمی ریزد. پس فرمود :« هرگز چنین نیست ! سوگند به آن که جانم به دست او است ! کار به آنجا می انجامد که ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاک خواهیم کرد. (کنایه از سختی ها و دشواری های جنگ و درگیری است که موجب پدید آمدن عرق و ایجاد زخم های خونین می شود)

در این هنگام ، ایشان ، با دست خود ، به پیشانی شان اشاره فرمودند .(کنایه از برطرف کردن عرق جبین است )

حدیث 2ـ ... عن موسی بن بکر الواسطی عن بشیر النبال ، قال «قدمت المدینه» و ذکر مثل الحدیث المتقدم ، الا انه قال : لما قدمت المدینه قلت لابی جعفر(علیه السلام) : انهم یقولون : ان المهدی لوقام لاستقامت له الامور عفوا ، و لا یهریق محجمه دم . فقال :« کلا ! و الذی نفسی بیده ! لو استقامت لاحد عفوا لاستقامت لرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) حین ادمیت رباعیته و شج فی وجهه! کلا ! والذی نفسی بیده ! حتی نمسح نحن و انتم العرق و العلق3 .» ثم مسح جبهته4 .

از موسی بن بکر واسطی ـ از بشیر نبال ـ گفت :«به مدینه رسیدم» و همانند حدیث قبلی را ذکر کرد ، جز این که گوید : «هنگامی که به مدینه رسیدم . به ابو جعفر اما باقرعلیه السلام گفتم , آنان مرجثه می گویند : همانا اگر مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)قیام کند، همه ی کارها به خودی خود، برای او درست و برقرار می شود و به اندازه ی یک ظرف حجامتی خون نمی ریزد ، پس فرمود «هرگز چنین نیست! سوگند به آن که جانم در دست اوست ! اگر کارها ، خود به خود، برای کسی هموارمی شد ، مسلما برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمانی که دندان های پیشین آن حضرت شکسته و صورت اش زخمی شد ، درست و برقرار می گردید! هرگز چنین نیست ! سوگند به آن که جانم به دست اوست! «کار ، به آن جا می انجامد که ما و شما، عرق و خون بسته شده را پاک کنیم.» سپس پیشانی خود را پاک کرد.

حدیث 3- ... عن المفضل بن عمر ، قال :سمعت ابا عبدالله ، و قد ذکر القائم (علیه السلام) فقلت «انی لارجو ان یکون امره فی سهوله» فقال :« لایکون ذالک حتی تمسحوا العلق و العرق5 .»

مفضل بن عمر گوید :«در حضور امام صادق علیه السلام شنیدم که از حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه و الشریف) یاد شد. پس عرض کردم :« همانا امیدوارم کار ایشان به اسانی صورت پذیرد.» فرمود :« آن امر صورت نمی پذیرد تا این که عرق و خون بسته شده را برطرف سازید.»

در سه حدیث مذکور ملاحظه می کنیم، آن طور نیست که تمامی کارها در زمان قیام قائم علیه السلام به خودی خود و با اعجاز و تصرفات تکوینی صورت پذیرد، هر چند ولایت تکوینی و تصرف تکوینی حضرت مهدی وسایر امامان طاهر، هیچ گونه تردیدی نیست بلکه کار ، دشوارتر از آن چیزی است که امثال مرجثه معتقدند.

ما ، مطابق روایات متعدد، نمی توانیم ادعا کنیم که در هنگام ظهور، هیچ قتل و کشتاری رخ نمی دهد. زیرا در آن دوران‌، بحث از انتقام، اجرای حدود الهی و اقامه ی حکومت عدل جهانی است و مسلما، این امر عظیم ، بدون برطرف کردن خارها و سنگ های سر راه آن حضرت ، میسر و محقق نمی شود.

از طرفی ، تاریخ گواه است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و امامان طاهر (علیه السلام) سعی داشته اند، امور را به طور عادی و در مسیر طبیعی انجام دهند، لذا می بینیم ، دندان های پیشین حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ می شکند و زخم هایی در جنگ احد و...6 بر ایشان وارد می شود و امیرالمومنین (علیه السلام) نیز در جنگ احد ، نود زخم بر می دارد و ...7

البته آن حضرت و عترت طاهراش ، مخصوصا ، حضرت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قدرت بر انجام دادن تصرفات تکوینی را دارند و همواره معجزات و امدادهای غیبی و الهی ، با آن حضرات و نیز مومنان مخلص و ایثارگر و حتی مستعضفان بوده و خواهد بود. امام صادق (علیه السلام) می فرماید «خداوند،حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به سه لشکر یاری می دهد :« فرشتگان ، مومنان ، رعب (ترس انداختن دردل دشمن)8

نیز حضرت (علیه السلام) می فرماید : «... خداوند ، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) را با فرشتگان وجنّ وشیعیان مخلص ، یاری می کند .»9

به هر حال، لزومی ندارد که ادعا کنیم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تمام کارهایشان رااز طریق غیرعادی و به صورت اعجاز انجام می دهد و بنابراین ، هیچ خونی ریخته نخواهد شد.

اندیشه ی افراطی در کشتار به هنگام ظهور
در احادیثی که ازطریق عامه رسیده است ، خون ریزی های خیلی زیاد وحشتناک ذکر شده است . اینک به نقد و بررسی یکی از آن ها می پردازیم.

یوسف بن یحیی مقدسی شافعی در کتاب عقدالدرر روایت مرسله ای را از امیرالمومنین (علیه السلام) درباره ی حوادث رم (رومیه)10 نقل می کند و می گوید :

... فیکبر المسلمون ثلاث تکبیرات ، فتکون کالرمله علی نشز ، فیدخلونها ، فیقتلون بها خمسئه الف مقاتل ، و یقتسمون الاموال، حتی یکون الناس فی الفی ء شیئا واحدا، لکل انسان منهم مئه الف دینار، و مئه راس ، ما بین جاریه و غلام»11

پس مسلمانان، سه تکبیر می گویند و مانند ریگ و شن های روانی که از بلندی ها فرو می ریزند‌، داخل (روم) می شوند ودر آن جا ، پانصد هزار جنگجو را می کشند و غنائم و اموال را به طور مساوی تقسیم می کنند ، و به هر یک از آنان ، صد هزار دینار و صد کنیز و یا غلام می رسد. ...

این روایت ـ مرسل است و مشکل سندی دارد و ازنظر محتوا نیز قابل اعتماد نیست. پیدا است که جاعلان این گونه احادیث ، در خدمت حکومت های جائر بوده اند و به جهت توجیه پاره ای جنگ های پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) و قتل های عام ها و کشتارهای وسیعی که در آن صورت گرفت ، این چنین مجعولاتی را وارد کتاب های روایی کرده اند. مانند روایتی که به امام علی علیه السلام نسبت داده اند که آن حضرت فرمود:« فیقتل من الروم حتی یتغیرماء الفرات بالدم» یعنی آنقدر ازرومیان را به قتل می رساند که آب فرات به خون تغییرمی کند12!

ابن کثیر، درباره ی جنگ قادسیه می گوید :

انهزم الفرس و لحقهم المسلمون، ... فقتل المسلمون بکمالهم و کانوا ثلاثین الفاء و قتل فی العمرکه عشره الاف و قتلوا قبل ذالک قریبا من ذالک 13.

لشکر ایرانیان ، منهزم شد و فرار کردند. مسلمانان، به تعقیب آنان پرداخته اند و تمامی فراریان را که سی هزار نفر بودند ، به قتل رساندند. در جنگ سیزده هزار نفر انان را کشته بودند. همین عدد را نیز قبل از آن کشته بودند. ..

وقتی به کتاب های تاریخی که در آن ها فتوحات را نوشته اند، مانند البداء و التاریخ ، و النهایه ، و ... مراجعه می کنیم .می بینیم که فرماندهان و زیر دستانشان ، جنایات زیادی را مرتکب شده اند.

روایاتی که می گویند ، ازهر نه نفر هفت نفر ، ویا از هر هفت نفر ، پنج نفر و یا دو ثلث مردم کشته می شوند، به جنگ های قبل از ظهور ، نظر دارند و نه زمان ظهور.

از طرفی ، اختلاف در تعداد مقتولان نیز علت های گوناگونی می تواند داشته باشد که از جمله آنها ، ممکن است تفاوت مناطق و محورهای درگیری و یا مراحل مختلف جنگ باشد.

با توجه به احادیث زیر و امعان نظر در دلالت آن ها ، به این واقعیت پی می بریم که جهان ، اندکی پیش از ظهور ، دچار جنگ های خونین خواهد بود.

حدیث 1ـ عن ابی بصر و محمد بن مسلم، سمعنا ابا عبدالله (علیه السلام) یقول :« لا یکون هذا الامر حتی یذهب ثلث الناس» فقیل له :« اذا ذهب ثلث الناس فما یبقی ؟ » فقال ، (علیه السلام) :« اما ترضون ان تکونوا الثلث الباقی؟14»

ابوبصیر و محمد بن مسلم گویند :« از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمود:« این امر واقع نمی شود تا این که دو سوم مردم از بین بروند. » پس به حضرت اش عرض شد :«اگر دو سوم مردم از بین بروند. چه کسی باقی می ماند، پس فرمود : آیا راضی و خرسند نمی شوید که از یک سوم باقیمانده باشید ،؟»

حدیث 2ـ ... عن زراه ، قال : قلت لابی عبدالله(علیه السلام) :«النداء حق؟» قال: ای والله حتی یسعمه کل قوم بلسانهم.» و قال، علیه السلام :« لا یکون هذا الامر حتی یذهب تسعه اعشار الناس.15»

زراره گوید : به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم :« آیا ندای آسمانی حقیقت دارد؟» فرمود:« بلی ، به خدا قسم چنان است که هر قومی با زبان خودشان ، آن را می شنوند» آن حضرت فرمود:,« این امر محقق نمی شود تا این که نه دهم مردم از میان بروند. »

حدیث 3ـ ... عن سلیمان بن خالد ، قال : سمعت ابا عبدالله (علیه السلام) یقول :« قدام القائم موتتان، موت احمر و موت ابیض ، حتی یذهب من کل سبعه خمسه، الموت الاحمر السیف ، و الموت الابیض ، الطاعون.16»

... سلیمان بن خالد گوید : از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که می فرمود : «قبل از قیام قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دو نوع مرگ ومیر رخ می دهد :

مرگ سرخ و مرگ سپید . ا این که از هر هفت نفر ، پنج نفرشان از بین بروند. مرگ سرخ با شمشیر . مرگ سفید با طاعون است.

با ملاحظه ی این احادیث واحادیث دیگر، معلوم و مبرهن می شوند که حجم وسیعی از مرگ ومیرها و خون ریزی ها ، مربوط به دوران پیش از قیام امام عصر ، (علیه السلام) و قبل از ندای آسمانی است. بنا به روایت یونس بن رباط که می گوید :

سمعت ابا عبد الله (علیه السلام) :«ان اهل الحق لم یزالوا منذ کانوا فی شده . اما ان ذاک الی مده قریبه وعافیه طویله17»

از اباعبدالله (علیه السلام) شنیدم که می فرمود :«همانا، اهل حق ، از هنگامی که در شدت و سختی بوده اند، پیوسته در آن حال خواهند بود (سختی با‌ آنان همراه است) و همانا بدانید که پایان آن سختی ها ، نزدیک وعافیتش طولانی است.)

بالاخره در نومیدی بسی امید است پایان شب سیه سپید است . که « ان مع العسر یسرا فان مع العسر یسرا»

خلاصه این که یک دسته از روایات در مورد خون ریزی ها ، مربوط به دوران قبل از ظهور است و یک دسته از اخبار ، از مجعولات و از اسرائیلیات است که با هدف و انگیزه های مختلفی ، مانند خدشه دار کردن چهره نهضت جهانی و حکومت حضرت مهدی ... ویا توجیه کشتارها در فتوحات و ... وارد کتابهای روایی شده است .

نیز یک سری از آنها ، مرسله و مرفوعه است و مشکل سندی دارد ، مرفوعه ی فضل بن شاذان از امام صادق (علیه السلام ) از این قبیل است :

یقتل القائم (علیه السلام) حتی یبلغ السوق، قال : فیقول له رجل من ولد ابیه :« انک لتجفل الناس اجفال النعم، فبعهد من رسول الله (صلی الله علیه و اله و سلم) او بماذا ؟ قال :« ولیس فی الناس رجل اشد منه باسا » فیقوم الیه رجل من الموالی فیقول له :« لتسکتن اولا ضربن عنقک » فعند ذالک یخرج القائم(علیه السلام) عهداً من رسول الله (صلی الله علیه و ‌اله و سلم)18 ؛

حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آن قدر از انسان ها می کشد تا ساق پا را خون فرا می گیرد. شخصی از فرزندان پدرش19 به حضرت اعتراض شدید می کند و می گوید : «مردم را از خود دور می کنی ، هم چنان که گله و گوسفندان را رم می دهند ! آیا این روش طبق دستور رسول خدا است ؟ به چه دلیلی این چنین رفتار می کنی ؟» یکی از یاران حضرت از جای بر می خیزد و می گوید : « سکوت می کنی یا گردن ات را بزنم » حضرت ،عهد و پیمانی را که از رسول خدا (صی الله علیه و آله و سلم) همراه دارد ، بیرون می آورد و ارائه می کند.

البته همچنان که در ابتدای حدیث ذکر شد این حدیث ، مرفوعه است و مشکل سندی دارد و از طرفی محتوا و دلالت اش ، ناقص و ناتمام است، زیرا ، سوق ، هم ساق پا را گفته اند و هم ممکن است نام شهر یا محلی باشد ، محلی همانند سوق الاهواز ، (نام اهواز فعلی)، سوق حکمه (نام یکی از مناطق اطراف کوفه) ، سوق اسد (در اطراف کوفه) ، سوق الثلاثاء (منطقه ای در بغداد قبل از ساخته شدن شهر)20 ... بنابراین نمی توانیم بگوییم «حتی یبلغ السوق» به معنای رسیدن خون به ساق پا است ، خصوصا ، با توجه به اینکه در حدیث مذکور ، صحبت از خون به میان نیامده است ، بلکه چنین به نظر می رسد که «سوق » به معنای «رسیدن به محل ومکانی » باشد.

البته ، ما طبق روایات صحیح جنگ و خونریزی ، اعدام ها و انتقام ظالمان را در عصر ظهور می پذیریم ، لکن نه به این اندازه ها ، روایاتی از اهل بیت (علیه السلام) موجود است که تعداد قتل ها و مشخصات فردی و گروهی مقتولان‌، در آنها مشخص شده است ،ودر ذیل بعد از نگرش به شیوه ی رفتار حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) با دشمنان و معاندین به معرفی آنان می پردازیم.

شیوه ی رفتار امام (علیه السلام) با دشمنان
ستمگران و زراندوزان ، در همه ی نقاط عالم، بر ملت های مظلوم و مستضعف سیطره داشته اند و دارند و فرهنگ سازی کرده اند. در این میان‌، جامعه ی اسلامی ، خسارت های بیشماری را متحمل شده به طوری که دشمنان اسلام از اغاز رسالت نبی مکرم اسلام . (صلی الله علیه و‌اله و سلم) ، همواره ، در ایذا و اذیت آن حضرت و پیروانش بوده اند. بالاخره آن حضرت پس از تحمل مشقت های فراوان توانست مسلمانان را از تاریکی ها به سوی روشنایی راهنمایی و سوق دهد ، و حکومت اسلامی را برقرار نماید . مع الاسف طولی نکشید که در هنگامه ی رحلت و بعد از آن ، به گفته امام غزالی ریاست طلبان و منافقان با حیله های مختلف و فریب دادن مسلمانان ، صاحب غدیر را که منصوب از طرف خداوند حکیم بود وهمگی به ولایت اش تبریک و بخ . بخ یا علی گفته بودند، کنار گذاشته و بر اریکه ی قدرت و سیاست سوار شدند و نطفه ی فاجعه و جنایات هولناک در جامعه ی اسلامی منعقد گردید.

مولای متقیان ، امیرمومنان، منصوب خدا بردار رسول خدا(صل الله علیه و اله) اولین مسلمان در میان مدران فاتح خیبر و جانشین بی واسطه رسول خدا(صل الله علیه و اله) را با آن همه مناقب خانه نشین کرد و یگانه دختر جوان ریحانه آن حضرت، در اندک زمانی پس از رحلت پدر بزرگوارش ، نه تنها از طرف منافقان و ریاست طلبان ، مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، بلکه به طور وحشیانه ای بین دیوار و در فشار داده شده ومحسن اش سقط می شود و در نهایت پس از 75 روز بعد از رحلت پدر ،دنیا را با دلی آزرده و جراحاتی بسیار وداع می کند.

پس از آن حرمت شکنی دردناک و فاجعه ها وحشتناک و وحشتناک تر می شود و اهل بیت علیهم السلام و پیروانشان در روزگار ستم وفشار به سر برده ویکی پس ازدیگری مظلومانه به شهادت نائیل می گردند و در روز عاشورا فاجعه به اوج رسیده و اهل بیت پیامبر اکرم (صل الله علیه و اله) وشیعیان مخلص شان از طفل شیخوار تا پیر هفتاد سال مورد هجوم واقع می شوند به طوری که روح و عواطف انسانی با شنیدن آن همه وحشیگری ها جریحه دار می گردد. این ستمگری ها ادامه دارد تا قیام قائم‌ آل محمد (عجل الله تعالی فرجه) و هر روز با رنگ های مختلفی جلوه گری نموده فاجعه ای وحشتناک رخ می دهد، و ظلم و فساد در عالم فراگیر می گردد.

یقینا ، پیش از ظهور و مقارن با آن ، بر دنیا ، ستمگران خون ریزی حاکم اند که از هیچ جنایتی فرو نمی گذارند ، حال ، امامی ، که قیام می کند. در برابر این همه کج روی ها و بیدادگری ها چه گونه برخورد کند تا جهان را پر از عدل و داد سازد ؟ بی تردید ، گروه های معاندی که دست شان به خون بشریت آلوده گردیده است و حق مردم را غصب کرده اند و یا پست و مقامشان به خطر افتاده ، در مقابل حرکت اصلاح گرانه و نهضت امام ، ایستادگی می کنند. بنابراین ، امامی که قیام می کند و ماموریت تشکیل حکومت جهانی اسلام را دارد، باید برای برطرف کردن موانع نقشه و برنامه داشته باشد. در این جا ، مروری به این برنامه ها خواهیم داشت.

تربیت سپاهیان و تدارک مقدمات جنگ
اما عصر عج برای انتقام و خون خواهی از دشمنان اسلام و به ثمر رساندن انقلاب جهانی و اجرای حدود الهی و برقراری حکومت عدل جهانی ، ناگریز از جنگ خواهد بود و در مقابل اش ، دشمنان تا دندان مسلح و کج اندیشان دنیانگر، با در دست داشتن امکانات گسترده و چرخه های اقتصادی جهان و برخورداری از فن آوری پیشرفته و سازماندهی ارتش های قدرت مند‌، پرچم مخالفت بر می دارند و مانع مسیر اصلاح گرانه ی امام می شوند. لذا قبل از قیام ، جنگاوران دریادل و دست یارانی توان مند و کارآمد، به هدایت خاص و عام آن حضرت ، تربیت می شوند و تعداد آنان ، در بعضی از روایات، سیصد و سیزده نفر و در ، برخی ده هزار نفر و در تعدادی از آن ها صد هزار نفر و ... ذکر شده است .

تجهیزات جنگی و وسیله ی دفاعی
تجهیزات آنان ، طبق روایتی از امام صادق (علیه السلام) شمشیرهایی از آهن امّا نه این آهن شناخته شده است (لهم سیوف من حدید غیرهذا الحدید) که اگر یکی از آنان با شمشیر خود ، بر کوهی ضربه زند‌، آن را دو نیم میکند21...وسیله ی دفاعی آنان ، طبق روایتی از امام صادق (علیه السلام) به گونه ای است که «اسلحه ی دشمن هرگز ، بر آنان کارگرنیست.22»

قاطعیت امام در رویارویی با دشمنان
اما علی (علیه السلام) می فرماید :

«لا یقیم امرالله سبحانه الا من لایصانع ، و لایضارع ، و لا یتبع المطامع23»

فرمان خداوند سبحان را بر پاندارد، مگر کسی که در اجرای دستور الهی ، مدارا نکند و سازشکار نباشد و پیرو طمع ها و آرزوها نگردد. »

حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) نیز قیام به اقامه ی حدود و فرمان الهی می کند و در برخورد با دشمنان از یک نوع مجازات استفاده نمی کند، بلکه نسبت به جرم اشخاص و گروه ها مجازات متناسب با آن را اجرا می کند و برخی از آنان را در جنگ نابود می سازد و حتی فراریان و زخمیان آنان را نیز تعقیب می کند و گروهی را اعدام ، گروهی را تبعید ، و دست برخی را قطع می کند و... به فرمایش امام باقر (علیه السلام)«... یقوم القائم .... و لا تاخذه فی الله لومه لائم24 ... »

قائم ، قیام می کند، .... و در اجرای احکام الهی ، از ملامت هیچ ملامت کننده ای بیم نمی کند.

بنابراین ، به آن حضرت «نقمت و عذاب کننده ی مجرمان و دشمنان» لقب داده اند. از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمود :« اذا تمنی احدکم القائم فلیتمنه فی عافیه فان الله بعث محمدا. صلی الله علیه و آله ، رحمه ویبعث القائم نقمه25 »

نویسنده : نجم الدین ثابتی
تدوین : سید حسن واعظی 
سایت موعود

پی نوشت :

1. ر.ک : حاشیه ی سیر اعلام النبلاء ج 3 ، ص 339 ؛ تفسیر این کثیر ، ج 4 ، ص 17 .

2. الغیبه نعمانی ، ص 283 ، باب 15 ، ج1 اثبات الهداه ، ج 3، ص 543 ، بحار الانوار ، ج 52 ، ص 356 ، معجم الاحادیث ، ج 3 ، ص 305 .

3. مرحوم مجلسی فرماید : « العلق ، خونغلیظ را می گویند . این جمله (مسح العرق و العلق ) کنایه از برخورد با سختیها و مشکلاتی است که موجب عرق کردن و جراحاتی می شود که از آن خون بیرون ریزد .» (بحار الانوار . ج5 ، ص 358 .

4. همان ، ح 2

5. همان ، ح 3

6. بحار الانوار ، ج 20 ، ص 54

7. سفینه البحار ، ج 1 ، ص 565

8. چشم اندازی به حکومت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )، ص 131.

9. همان .

10. واقع در شمال و غرب قسطنطنیه است حموی میگوید , امروز این نقاط . در دست فرنگ است و پاپ در آن سکونت دارد . ( معجم البلدان ؛ ج 3 . ص 10 . به فرهنگ معین ؛ ج 5 ، ص 634 رجوع شود . )

11. عقدالدور ، ص 189 ، باب 9 ، ف 1 ، معجم الاحادیث ، ج 3 ، ص 124 .

12. عقدالدور : 89

13. البدایه و النهایه ، ج 7 ص 44 .

14. کمال الدین ، ج 2 ، ص 655 ، 656 ، ب 57 ، ح 29 ، الغیبه ، طوسی ، ص 206 ( با اندکی تفاوت در عبارت «قلنا : اذا ذهب ثلثا الناس فمن یبقی ؟»)

15. الغیبه ، نعمانی ، ص 274 ، ب 14 ، ح 54 .

16. کمال الدین ، ج 2 ، ص 655، ب 57، ح 27 .

17. الغیبه ، نعمانی ، ص 284 ، ب 15 ، ح 4 .

18. اثبات الهداه ، ج 2 ، ص 585 ، ب 32 ، ف 59 ، ح 792 ؛ بحار الانوار ، ج 52 ، ص 387 ، ب 27 ، ح 203 . و با سناده (السید علی بن عبدالحمید فی کتاب الغیبه ) الی کتاب الفضل بن شاذان رفعه الی عبدالله بن سنان عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال :

19. شاید مقصود این باشد که یکی از فرزندان پیامبر و علی علیهما السلام بود .

20. معجم البلدان ، ج 3 ، ص 283 ، موارد السجن ، ص 367 ، مجمع البحرین ، ج 5 ، ص 188 .

21. بصائر الدرجات ، ص 141 ، اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 523 ،

22. همان .

23. نهج البلاغه ، حکمت 110 .

24. الغیبه نعمانی ، ص 253 ، ب 14 ، ح 13 .

25. الکافی ، ج 8 ، ص 233؛ معجم الاحادیث ، ج 4 ، ص 36 .

26. بحار الانوار ، ج 60 ، ص 213 ، ب 36 ، ح 23 .

27. کمال الدین ، ج 1 ، ص 327 .

28. الغیبه ، نعمانی ، ص 231 ، ب 13 ، ح 14، عقد الدرر، ص 226 ، ب 9 ، ف 3 ؛ اثبات الهداه، ج 3، ص 539 ، بحار الانوار ، ج 52 ، ص 353 .

29. الکافی ، ج 5 ، ص 33، ح 4 : عن علی بن ابراهیم ، عن ابیه عن اسماعیل بن مرار ، عن بونس ،عن ابی بکر الحضرمی . قال ...، المحاسن ، ص 320 ، ح 55، (معجم الاحادیث ج 4 ، ص 38)،

30. مرآه العقول ، ج 18 ، ص 361 .

31. تنقیح المقال ، ج 1 ، ص 145 .

32. مستدرکات علم رجال الحدیث ، ج 1 ، ص 365 .

33. ابن حماد ، ص 96 ، حدثنا آبو هارون ، عن عمر بن قیس الملای فی المنهال ، عن زربنحبیش ، سمع علیا یقول : عرف السیوطی ، ج 2 ، ص 73؛ کنز العمال ، ج 1، ص 589 ، ابن طاووس . ص 66:

34. کمال الدین ، ج 1 ، ص 318 ، ب 30، ح 5 .

35. ابن حدیث ، به گونه ی دیگری تفسیر و شرح داده می شود . به مجله انتظار ، شماره 3 ، ص 203 ، مقاله «حکم تسمیه ی نام حضرت مهدی » مراجعه شود .

36. الغیبه ، نعمانی ، ص 164 .

37. النهایه ، ج 5.

38. اصول کافی ، ج 1 ، ص 200.

39. بصائر الدرجات ، ج 5، ب 16.

40. بحار الانوار ، ج 26، ص 154.

41. احتجاج ، ج 2 ، ص 323؛ بحار الانوار . ج 53 ،ص174 . مستدرک الوسائل ، ج 3 ، ص 518 .

42. اصول کافی ، ج 1 ، ص 397 ، کمال الدین ، ج 2، ص 671

43. ر.ک : مقدمه کتاب الامام المکیه .

44. بحار الانوار ، ج 52 ، ص 307 ، اثبات الهداه، ج 3 ، ص 582 – 583 ، ح 773 ، معجم الاحادیث ، ح 3 ، ص 295.

45. الغیبه ، نعمانی ، ص 253 ، ب 14، ح13؛ بحار الانوار ، ج 52 ، ص 230 .

46. الغیبه ، نعمانی ، ص 307 ، ب 19، ح 2 ، اثبات الهداه ، ج 3 ، ص 545 ، ب 32، ف 37 ،ح533؛ حلیه الابرار ، ح 2 ، ص 633.

47. الغیبه نعمانی ، ص 236 ، ب 13، ح 25، بحار الانوار ، ج 52 ، ص 349.

48. بحار الانوار ، ج 52، ص 308، ح 83.

49. بحار الانوار ، ج 52، ص 308 .

50. الغیبه نعمانی ، ص 233، ب 13، ح 18، عقد الدور ، ص 227، ب 9 ، ف 3؛ اثبات الهداه ، ج 3، ص 539 ، ب 32، ح 501، حلیه الابرار ، ج 2 ، ص 354 ، بحار الانوار ، ج 52، ص 354 .

51. الارشاد ، ص 346؛ کشف الغمه ، ج 3، ص 255، معجم الاحادیث ، ج 4 ، ص 42.

52. مجمع البحرین ، ج 2، ص 123، معجم البلدان ، ج 2، ص 214، امام حسین در مکه ، طبسی ، ص 18.

53. دلائل الامامه ، ص 241، معجم الاحادیث ، ج 3، ص 306،

54. الغیبه نعمانی ، ص 229، ب 13، ح 11.

55. بصائر الدرجات ، ص 152، ب 14، ح 4، معجم الاحادیث ج 4، ص 47.

56. تنقیح المقال ، ج 1 ، ص 434، معجم رجال الحدیث ، ج 7، ص 200.

57. الاختصاص ، ص 334، بحارالانوار ، ج 52، ص 377، معجم الاحادیث ، ج 4، ص 47.

58. بحار الانوار ، ج 52، ص 387، اثبات الهداه ، ج 3، ص 585، معجم احادیث الامام المهدی ، ج 4، ص 44.

59. بحار الانوار ، ج 52، ص 376.

60. مراه العقول ، ج 26، ص 160.

61. الغیبه نعمانی ، ص 297.

62. دیلم محلی در منطقه ای درمیان شمال قزوین و گیلان است .

63. بحار الانوار ، ج 53، ص 15.

64. بتریه ، یک از فرقه های زیدیه ، از پیروان کثیر النوی هستند . آنان، عقاید مشابهی با سلیمانیه ، یکی دیگر از فرقه های زیدیه دارند. دراسلام و کفر عثمان توقف و تردید دارند . در مسائل اعتقادی ، مشرب اعتزال و در فروع فقهی ، بیش تر پیرو ابوحنیفه هستند . گروهی از آنان نیز پیرو شافعی یا مذهب شیعه هستند . بهجه الامال . ج 1 ، ص 95 ، ملل و نحل ، ج 1 ، ص 161 .

65. دلائل الامامه ، ص 241 ، معجم الاحادیث ، ج 3، ص 306- 307 .

66. الاشمط : الکثره و الاتساع فی الشیی .

67. مروج الذهب ، ج 2 ، 418.

68. مرجئه ، گروهی از فرقه های اسلامی هستند که معتقدند ، معصیت کردن ، ضرری به ایمان انسان نمی زند ، و با کفر، طاعت خداوند سودی ندارد ، به این گروه مرجئه میگویند چون بر این باور هستند که خداوند عذاب دادن آنان را تأخیر انداخته است . مجمع البحرین ، 52 ، ص 357 . معجم الاحادیث ، ج 3 ، ص 305.

69. الغیبه نعمانی ، ص 283 ؛ بحار الانوار ، ج 52 ، ص 357 ، معجم الاحادیث ، ج 3 ، ص 305.

70. الغیبه نعمانی ، ص 297.

71. بحار الانوار ، ج 52، ص 376.

72. تهذیب ج 6، ص 172، وسائل الشیعه ، ج 11، ص 483؛ ملاذ الاخیار ، ج 9، ص 455.

73. مناقب ، ابن شهر آشوب ، ج 4، ص 85؛ بحارالانوار ، ج45، ص299.

74. بحار الانوار ، ج52، ص 338، الارشاد ، ص 364، معجم احادیث الامام المهدی ، ج 3، ص309

75. کذا و الظاهر زیاده الضمیر فیهما و الاصل «یامر وینهی » ویوید ذالک الخبر الاتی .

76. الغیبه نعمانی ، ص 239 . ب 13 ، ح 32 .


زندگی نامه شهید عمار یاسر

سه شنبه 85/12/8 10:6 عصر| | نظر

ابو یقظان عمار بن یاسر عنسی از تبار عبار مذحج یمن و حلیف و هم‌پیمان قبیله بنی مخزوم مکه بود و در حدود 57 سال قبل از هجرت پیامبر در قبیله بنی مخزوم به دنیا آمد. پدرش یاسر و مادرش سمیه از مسلمانان پیشگام و اولین شهیدان اسلام بودند.
عمار در حدود 48 سالگی در نخستین سال‌های بعثت و به هنگام اقامت رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم در خانه ارقم اسلام آورد و در این راه تمام آزارها و شکنجه‌ها را به جان خرید.
به علت این که از مهاجران یمنی محسوب می‌شد و در مکه طرفدار و پایگاه اجتماعی نداشت از مستضعفان به شمار می‌آمد.
مشرکان بت‌پرست مکی، مستضعفان ساکن مکه هم‌چون عمار، بلال و صهیب را به دلیل مسلمان‌شدن شکنجه می‌کردند و گاهی آنان را برهنه کرده، در برابر تابش آفتاب سوزان حجاز روی ریگ‌های داغ می‌خواباندند و کتک می‌زدند؛ گاهی زره فولادین بر بدن آنان می‌پوشاندند و آنها را در هنگام ظهر در برابر تابش آفتاب قرار می‌دادند و گاهی نیز تخته سنگی بزرگ روی سینه آنها می‌نهادند تا از این طریق آنان را وادار سازند از آیین محمد صلی الله علیه و آله و سلم دست بکشند.
عمار در اثر این شکنجه‌ها به همراه گروهی از مسلمانان به حبشه هجرت کرد و اندکی بعد، پس از آرامش نسبی مکه، به این شهر برگشت و آنگاه به مدینه هجرت نمود.
رسول خدا بین او و حذیفه بن یمان پیمان برادری استوار ساخت. عمار در ساخت مسجد النبی حضور فعال داشت. وقتی با توهین عثمان مواجه شد، پیامبر خدا در شان او، این خبر غیبی را فرمود:«انک من اهل الجنه، تقتلک الفئة الباغیة.» (تو از اهل بهشت هستی. ستم‌پیشگان تو را خواهند کشت.)
او در نبردهای بدر، احد، و جنگ های دیگر و نیز بیعت رضوان همراه رسول خدا حضور یافت و در همه این نبردها از پیشگامان لشگر اسلام بود.
پس از رحلت پیامبر، عمار در کنار سلمان، ابوذر و مقداد از اعضای اصلی هسته‌ی مرکزی تشیع، حضوری فعال داشت.
وی از مخالفان و معترضان به ماجرای سقیفه بود و در مواقع مختلف از امام علی علیه السلام دفاع کرد. برای دفاع از اسلام در جنگ یمامه در سال 12 قمری شرکت جست و گوش خود را از دست داد. عمار مدتی از سوی عمر والی شهر کوفه بود.
در هنگام خلافت عثمان، عمار از مخالفان مشهور حکومت بود و در این راه برای بار دیگر به مقام جانبازی در راه خدا نایل آمد.
نقل است که وقتی عثمان با سخنان منطقی عمار و انتقاد صریح او از چپاول ثروت مسلمانان از ناحیه حکومت، مواجه شد، وی را به شدت مورد ضرب و جرح قرار داد و لگدهای او بر شکم عمار باعث شد عمار به بیماری فتق مبتلا شود.
img/daneshnameh_up/f/f8/Ghabreamareyaser.JPG


پس از قتل عثمان، عمار از دعوت‌کنندگان مردم به بیعت با امام علی علیه السلام و از نخستین بیعت‌کنندگان با آن امام بود. از آن پس در همه صحنه‌ها یار مخلص و مشاور امین امیر مومنان بود و در جنگ‌های جمل و صفین نیز شمشیر زد تا این که در سال 37 هجری در 94 سالگی به ضرب شمشیر سپاه ستمگر معاویه، در جنگ صفین به فیض شهادت نایل آمد و خبر غیبی پیامبر خدا تحقق یافت.
مرگ عمار امیرالمؤمنین را سخت ناراحت کرد و در کنار پیکر بی‌جان او فرمود: رحم الله عماراً یوم ولد. . و یوم قتل. . . یبعث حیاً. آنگاه بر پیکر وی نماز خواند و بدنش را در منطقه صفین به خاک سپرد.

منابع:
الاصابه ج 2، الاستیعاب ج 2، اسدالغابه ج 4، قاموس الرجال ج 8، الطبقات ج 3، اعیان الشیعه

برگرفته از سایت:
daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page


شکوفه ( نماز برای کودکان )

شنبه 85/12/5 11:2 صبح| | نظر

شکوفه (نماز برای کودکان)

قطعه منتخب 1 قطعه منتخب 2 قطعه منتخب 3 قطعه منتخب 4
قطعه منتخب 5 خرید نظر خواهی

نماز ستون دین و معراج مؤمن است. اولین سوال در قیامت و میزان محاسبه اعمال نماز است و اگر آن قبول شود سایر اعمال نیز قبول می‌شود و اگر نماز قبول نشود سایر اعمال نیز قبول نمی‌شود. لذا با توجه به نقش کلیدی این فریضه‌ی بزرگ الهی ابتداءً باید آثار و برکات نماز و نقش آن در زندگی تبیین شود و در مرحله بعد اسرار نماز و فلسفه آن به گونه‌ای قابل فهم برای سنین مختلف بیان شود تا چهره‌ای جذّاب و زیبا از نماز ارائه شود.

از این رو مؤسسه فرهنگی یاسین در راستای مسئولیتی که بر دوش خود احساس می‌کند تصمیم گرفت برنامه‌ای جامع در زمینه نماز برای کودکان ارائه کند بدین منظور نرم‌افزار شکوفه (آموزش نماز برای کودکان) به شرح ذیل تهیه و تدوین گردید.

شکوفه (آموزش نماز برای کودکان)

اجزاء این برنامه عبارتند از:

1- آموزش نماز
این بخش شامل آموزش وضو، تیمم، اذان و اقامه، نماز و تعقیبات به صورت انیمیشن می­باشد.

2- درس­های نماز
در این قسمت مفاهیم نماز در قالب شش درس به صورت انیمیشن آموزش داده می­شود.

3- آشنایی با احکام
در این بخش احکام و آداب تقلید، وضو، تیمم، نماز، مسجد و نماز جماعت به صورت ساده و قابل فهم برای کودکان و نوجوانان همراه با صوت و تصویر و انیمیشن آموزش داده شده است.

4- معصومین و نماز
معصومین (علیهم السلام) برای انسان­ها و به خصوص برای ما شیعیان الگوی کاملی هستند. آنها در تمام عرصه­های زندگی فردی و اجتماعی و به ویژه در عبادت و ارتباط با پروردگار جهان اسوه و سرمشق ما هستند از این رو در این بخش گوشه­هایی از عبادت و نماز چهارده معصوم (علیهم السلام) همراه با صوت و تصاویر متحرک برای اثرپذیری بیشتر ارائه شده است.

5- قصه
در این قسمت داستان­های شنیدنی و زیبایی از نماز و موضوعات مرتبط با آن با تصاویر ثابت و متحرک همراه با صوت آورده شده است.

6- نغمه
سرودهایی جذاب و دلنشین درباره‌ی نماز به صورت فیلم ارائه شده است.

7- نگارخانه
در این قسمت تصاویر زیبایی در موضوعاتی همچون کودکان و نماز، مساجد، علما و تابلو با امکانSlid Show همراه با صوت زمینه و یا توضیح تصاویر ارایه شده است.

8- سرگرمی
در این بخش سرگرمی­های جذابی از قبیل دوتایی، جورچین، کاردستی، آزمون حافظه (نمایش عکس) و رنگارنگ آورده شده است.

9- امکانات جانبی از قبیل
محاسبه سن تکلیف: در این قسمت با وارد کردن تاریخ تولد و تعیین جنسیت، سن تکلیف کاربر به دقت محاسبه می­شود.

تنظیمات: در این بخش زنگ خبر، پخش اذان به افق شهرهای مختلف با صدای موذنین گوناگون و امکانات دیگر تنظیم می­شود.

دفترچه تلفن: امکان ورود و ثبت اطلاعاتی همچون آدرس و تلفن و امکان دستیابی سریع از طریق جستجو در این قسمت گنجانده شده است.

تبدیل تاریخ: این قسمت از برنامه به ما امکان می‌دهد یکی از تاریخ‌های میلادی، هجری شمسی یا هجری قمری را به دیگری تبدیل کنیم و حتی روز هفته را هم مشخص کنیم.

فاصله شهرها: بدست آوردن فاصله بین شهرهای مختلف کشور با استفاده از این قسمت برنامه امکان‌پذیر می‌باشد.

ساعت: این قسمت از برنامه ساعت را برای کاربر اعلام می‌کند.

از ویژگی مهم این نرم‌افزار امکان ثبت نام کاربر، شرح نام و تعامل برنامه با وی است.


فضای مجازی، عرصه‌ی نوین ظهور و اجتماع هم‌باوران دینی

شنبه 85/12/5 11:0 صبح| | نظر

ساختار فضای مجازی

ارتباط سرچشمه فرهنگ و موجب تکامل آن است و حرکت تمدن بشر به معنای بسط شعاع ارتباط انسان‌هاست، در تمدن جدید مفهوم جهانی بودن( universalism) یا تعلق جهانی واقعه مطرح می‌شود. در حالی که عمومی بودن هم حضوری، در فضای واقعی مستلزم همایش افراد در محلی مشترک است و خصلت دیالوژیک را داراست، تحول رسانه‌ها اشکال تازه‌ای از عمومیت را آفریده که کاملاً متفاوت با عمومیت هم حضوری است.(ساروخانی، 1382) منطق فضای جریان‌ها بی‌مکانی است اما مبنای آن بر شبکه الکترونیک استوار است و مکان‌های ویژه را بهم متصل می‌کند، شبکه‌ها ریخت اجتماعی جدید جوامع ما را تشکیل می‌دهند و اطلاعات عنصر اصلی سازمان اجتماعی انسان امروز است در نتیجه جریان پیام‌ها بین شبکه‌ای می‌تواند ستون فقرات سازمان اجتماعی ما محسوب شود.(کاستلز،1380)

امروز دیگر مرکزیت خانه و میزان دسترسی فرد به اطلاعات و گسترش انتخاب نگرش کاربر باعث یافتن ذهنیتی ورای گروهی که تعلق فیزیکی و مکانی به آنها دارد شده‌است. فضای اصلی تعامل معرفتی در جامعه‌ی شبکه ای متأثر از فضایی است که ارائه اطلاعات متکثر، آن را ایجاد کرده‌است به عبارتی رسانه می‌تواند واقعیتی مجازی را شکل دهد که بر حوزه معرفت نیز محاط است و وسیله ارتباطی همچون پلی بین افراد جامعه عمل می‌کند و آنها را از تعلقشان به یک کل آگاه می‌سازد. (ساروخانی،1382)

پیوند سایبرنتیک انسان ودین

پیوند دین و انسان نیز پیوندی دیرین و پایدار بوده، اما این رابطه، در گذر زمان چه در وجه فردی دین و چه در بعد اجتماعی آن، همواره دستخوش تغییرات چشمگیری شده‌است. دین از نخستین جوامع انسانی تا امروز، عنصری اساسی و بنیادین از هر اجتماع انسانی را تشکیل داده و یکی از اصلی‌ترین محورهای درون جوامع یا تمایز ملل از یکدیگر بوده‌است.

در جهان امروز نیز، به رغم همه اختلاف نظرها، مجادلات و مبارزات، مباحث و تفسیرهای متفاوتی که از ماهیت و وظایف دین به دست داده شده، به نظر نمی‌رسد که از اهمیت و میزان گسترش و حضور آن در حوزه‌های خصوصی و عمومی زندگی بشری کاسته شده‌باشد. هایدگر می‌گوید: امروزه تمایز معنادار میان دوری و نزدیکی از میان رفته و هر چیزی همان اندازه که دور است نزدیک است. توسعه ICT نیزموجب شده که انسان هادر هر موقعیت جغرافیایی با مفاهیم جدید آشنا شوند از جمله معانی دینی متکثر.

اگر این اصل را بپذیریم که جهان مجازی به «همگن‌سازی» یا تشابه با جهان واقعی می‌انجامد پس جامعه مجازی برخلاف مجازهای گذشته مجاز نزدیک به واقعیت است. فضای مجازی یک امر متافیزیکی و یک فضای همه جا حاضر است، بنابراین بطور قطع همه عناصر دینی در این فضا موجود نیستند اما از آنجا که فلسفه وجودی دین وصل کردن انسان ها به یکدیگر و اجتماع آنها در یک فضای واقعی است، بسیاری از امور دینی می‌تواند به فضای مجازی انتقال یابد. دسترسی به این جهان خارج از مکان و زمان، باعث تعدد و تکثر انتخاب ها و ایجاد فضای همزیستی می‌شود. عدم وجود زمان و مکان، بحث حاضر و غایب، که غایب می‌تواند حاضر هم باشد وجه اشتراک دین و فضای مجازی است؛ به‌عبارت دیگر «فرامادی» و «فرافضا» بودن و به «جهان دیگری» تعلق‌ داشتن است. پس در فضای مجازی به خصیصه‌های دینی نزدیک می شویم(عاملی، 1385).

فضای مجازی عرصه‌ی تجلی اجتماع هم‌باوران دینی

حال فضای مجازی امکان ظهور جماعت مجازی را فراهم کرده‌است که محدوده‌اش را خود تعریف می‌کند و پیرامون علاقه یا هدفی مشترک شکل می‌گیرد( راین گلد،1993). اعضای یک گروه دارای ویژگی‌های مشترک هستند و اطلاعات خود را که درباره یک یا چند موضوع اصلی است در ارتباط با همان ویژگی اصلی گروه که آن‌ها را به هم پیوند داده‌است، منتشر می‌کنند. در فضای مجازی که تفاوت آن با جهان واقعی در نبود عناصر زمان و مکان است، شکل گیری اجتماعات مجازی دشواری‌های جهان واقعی را ندارد و با سهل‌تر شدن امکان تعامل و عضویت، افراد و گروه‌ها می‌توانند با یافتن هم‌باوران مسلکان و هم باوران خود، در راستای رسیدن به اهدافی مشخص و ترسیم شده بسیج شوند و تأثیراتی آگاهی‌دهنده و عقلانی‌ساز بر فرایند اعمال قدرت بر جای گذارند.(کوثری،1385).

یکی از موج‌های اصلی ارتباطات دینی موج اجتماع‌محوری است که به خلق یک اجتماع مجازی اختصاص دارد که ارتباط دو سویه با افراد را در اولویت اهمیت قرار می‌دهد. موج اجتماعی در صدد آن است که در روح افراد احساس تعلق خاطری را ایجاد کند تا رجوع به یک سایت خاص در فضای سایبر به عنوان یک نیاز روزانه برای آنان تلقی شود.(حسام الدین آشنا ،1385)

بر اساس پژوهشی که مؤسسه بین‌المللی نظرسنجی گالوپ انجام داده، مذهب، دومین عامل احساس هویت در جهان به شمار می‌رود.

در کشور ما نیز مذهب اسلام از اصلی‌ترین محورهای جامعه و روابط اجتماعی است که ایجاد شبکه هم باوران دینی می‌تواند به تقویت و بازتولید عقلانی الگوهای دینی که از قبل وجود داشته بپردازد و همانطور که شاهد هستیم وبلاگ‌های گروهی قرآنی و دینی، وب سایت هایی تخصصی با محوریت شیعه ، مهدویت و... و شکل گیری اجتماعاتی دینی در پایگاهی همانند کلوب و ... که با هدف پرداختن گروهی به آراء و نظرها و گفتمان پیرامون یک محور دینی و قرآنی ایجاد شده‌اند مصداق این امر است. این مقاله مقدمه‌ای برای پرداختن به موضوع فضای مجازی، عرصه‌ی ظهور هم‌باوران دینی است.

پژوهش: فاطمه قدیانی


<   <<   6   7   8   9   10      >