سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امه علامه کرباسچیان به یکی از شاگردان:

شنبه 88/10/12 2:55 عصر| | نظر

نامه علامه کرباسچیان به یکی از شاگردان:

بسم الله الرحمن الرحیم 

فرزند عزیزم

امید است که خداوند عالم در همه حال یار و مددکارت باشد .
 
نشانه ی بلوغ عقلی، آینده نگری است . به بچه باید گفت : اگر این یک صفحه درس را بخوانی ، این سیب را به تو می دهم ؛ ولی چون بالغ، آینده نگر است ، خودش درس می خواند تا دکتر یا مهندس شود . 

اگر علامت بلوغ ، آینده نگری است ، به یقین باید گفت که چون همه ی مردم روی زمین در حال، زندگی می کنند و آینده نگر نیستند ، ما در میان پنج میلیارد و نیم بچه زندگی می کنیم .
 
البته درک این حرف ساده نیست . به هر کس که این مطلب را بگویی ؛ می گوید : این چه حرفی است ؟ من درس می خوانم تا با داشتن دکترا ، زندگی بهتری داشته باشم . پس چه طور می گویی که من آینده نگر نیستم ؟ ! آری ، چون او مرگ را پایان زندگی می داند و به عالم بعد عقیده ندارد ، آینده نگری را فقط در دکتر شدن می داند ؛ اما آن کس که به زندگی پس از مرگ معتقد است و آن را هم آینده ی خودش می داند ، بیشترین همت را صرف آن عالم می کند .
 
مرحوم (آیت الله العظمی) آقای بروجردی می فرمودند : به کسی که می گوید : من آینده نگرم و هر جنایتی را مرتکب می شود ، بگویید : مگر قبر آینده ی تو نیست ؟ 

مفاسدی که امروزه در دنیا می بینیم ، برای آن است که عقیده به بقای روح از بین رفته است ؛ زیرا کسی که می گوید : مرگ نابودی مطلق است ، چرا دزدی نکند و چرا مردم آزادی نکند و چرا ....؟ 

متاسفانه کسانی هم که قصد اصلاح دارند ، تنها با معلول می جنگند و دنبال از بین بردن علت فساد نیستند . اگر کسی بخواهد واقعا به بشر خدمت کند ، باید به دنبال علت باشد ؛ یعنی ایمان به عالم بعد را در مردم به وجود آورد وگر نه اقدامات اصلاحی نتیجه ای نخواهد داد . 

اگر کسی همه ی کتاب ها را بخواند و عالم ترین فرد روی زمین هم بشود ولی ایمان به بقای روح نداشته باشد ، قطعا خلاف هایی را مرتکب می شود که یک نفر از عوام ، آن ها را انجام نمی دهد .
 
معصوم می فرماید : رب عالم قد قتله جهله ( چه بسیار عالم که نادانی اش او را کشته ) .
 
این کدام نادانی است که او را کشته و نابود کرده است ؟ عالم نبودن و عقیده نداشتن به عالم بعد است . پس معلوم می شود که دانستن اصطلاحات ، دردی را دوا نمی کند . دانستن علوم گوناگون و زبان های مختلف نمی تواند آدمی را از ارتکاب خلاف جلوگیری کند . 

آن چیزی که مانع انجام بدی است ، اعتقاد به این نکته است که : من الی الابد زنده ام و کوچک ترین خلاف ، ممکن است مرا در عذاب دائم نگه دارد . 

بارها عرض کرده ام که خیال ، واقع را تغییر نمی دهد . اگر همه ی مردم روی زمین منکر عالم بعد شوند ، عالم دیگری پس از مرگ هست که باید برای همیشه در آن جا زندگی کنیم . اگر کسی به زندگی بعد از مرگ یقین نداشته باشد و فقط احتمال بدهد که این گرفتاری ها در پیش است ، آیا امکان دارد یک قدم خلاف بردارد ؟ خدا به همه ی ما رحم کند که تا این اندازه از آینده ی خودمان بی خبریم ! 

          این جگرها خون نشد ، از سختی است
          غفلت و مشغولی و بدبختی است
          خون شود روزی که خونش سود نیست
          خون شود آن روزی که خون مردود نیست 

خدا نگه دارت