• وبلاگ : ياسين
  • يادداشت : مرخصي
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شامحمدي 
    سلام
    ظلم پديده ساده اي نيست بلکه ابعاد مختلفي دارد و پرداختن به يک بعدآن به معني پذيرفتن بقيه ابعاد آن باشد و قرار نيست که اين مطالب را ظالمين بخوانند مخاطب همان بچه هاي هيئت هستند.
    در زمان ما حداقل دو مورد مشابه اتفاق افتاد که يک مورد درب تالار وحدت دانشگاه بود و بچه ها به حول و قوه الهي درب را شکستند و نگذاشتند حقشان را کسي غصب نمايد و ديگري تالار شهيد محبي دانشکده بود که وقتي رياست دانشگاه دستور بستن تالار روي بچه هاي انجمن اسلامي بست چنان با دعوا و تهديد من در اتاقش مواجه شد که پرونده اين مسئله تا من بودم بسته شد ولي اين ابراز من ها فقط براي انتقال احساسي بود که ما از امکانات دانشگاه داشتيم و آن ها را حق خودمان مي دانستيم و اجازه نمي داديم کسي روي حق ما ..... و تا آنجا که يادم مي آيداعضا و نيروسازي و حمايت از هيئت و انسجام بعد از ما بيشتر از قبل از ما بود و شاهد اين مدعا شايد آقاي بحريني و آقاي نوازي و ....
    بحث روي وحدت روي مشترکات و حق و حقوق شماست و احساس و اعتقاد و عمل شماست.
    آن موقع کسي از مدرک و اخراج و ..... نمي ترسيد و مهم حق بود آيا شما هم همين احساس را داريد؟
    تنها راه حل به نظر من ايجاد جمعي منسجم و يار همفکر است که بتوانند روي اهداف مشخصي توافق کنند و کار اعتقادي، روحي، فکري و احساسي روي خودشان نمايند تا بتوانند روي محيط خود نيز تاثير گذار باشند. و دعواي روي پيدا کردن مقصر بين خودشان کار عبثي است که به ضعيف تر شدن بيشتر منجر خواهد شد و بايد بابازيابي روحي و فکري خودشان اول به خودشان بعد به اطرافشان توجه نمايند.
    مجمع عمومي مجازي هيئت.
    لطفا نذاريد جلسه به سکوت بگذره.
    + ساکت 
    سلام علي آقاي عزيز

    جالب است که در اين فضاي ظلم آلود نوک تيز سخنتان با مظلوم بود و خوشحاليد که در پيشگاه خدا در مقابل ظلم سکوت نکرده ايد !!

    اين درست است که نسل ما تو سري خور شده است و ... و حتما ما نيز مورد سرزنش هستيم که مي توانستيم آزاده منش تر از اين بوده باشيم. اما هيچ کس در يک دعواي نابرابر طرف شکست خورده را سرزنش نمي کند حتي اگر جاي سرزنش هم داشته باشد.

    براي ما همينقدر کافي است که از ما کينه به دل دارند و با بستن اتاقهايمان هنوز هم دلشان خنک نشده است. و اميدوارم اين کينه را تا گور با خود ببرند و به واسطه اين کينه در آتش الهي گرفتار شوند.

    و نمي خواهم بحث را بدانجا بکشم که شايد نسلهاي شما هم در وضعيت امروز ما بي تأثير نبودند وقتي در دوره هاي مختلف از سالهاي دهه 60 و 70، عده اي از دوستان به اين تحليل مي رسيدندکه اين مجموعه ديگر به درد نمي خورد و رها مي کردند و مي رفتند و باري فوق حد توان نسل هاي بعدي را بر دوششان مي گذاشتند و بي معرفتانه مي گفتند که شما هم مثل ما در صورتي که اين طور نبود!

    از شما سوال مي پرسم: مجموعه انجمن اسلامي و دانشگاه هنگام ورود شما به دانشگاه چه وضع و کيفيتي داشت و هنگام خروج شما چطور؟ اگر جوابتان اين است که روند روبه افول داشت، ديگر حق نداريد که ما را سرزنش کنيد چرا که اين روند روبه افول به بسته شدن همه مجموعه و فضاي جاري دانشگاه انجاميده و شما هم نتوانسته ايد جلوي آن را بگيريد. پس خيلي هم پيش خداي خودتان خوشحال نباشيد و ما را به ديده حقارت و مسخ شدگي ننگريد.

    در اين فضاي سياه و ظلماني اگر مرديد سخني تيز با ظالمان بگوييد تا روح آزادگي که در سختان موج ميزند موجب از بين رفتن رخوت روح ما شود و ما نيز بياموزيم و اگر هم قاصر بوده ايم (و نه مقصر)، پي ببريم و اصلاح کنيم اين روح افسرده و شکست خورده خود را، و جرأت بيابيم که فرياد بزنيم بر سر هر طاغوت و ستمگري. نه آنکه ذليلانه يکديگر را سرزنش کنيم. که اين اهل جهنم هستند که يکديگر را سرزنش مي کنند و هيچ سودي هم به حالشان ندارد.

    به خدا پناه مي برم از هر شري در اين عالم و از ظلم ظالمان که سياه ترين روز هاي تاريخ را بر اين ملت رقم زده اند. ننگ باد بر آنها. و از خدا مي خواهم ما را در راه مبارزه با اين تاريکي ياري دهد و مقهور قدرت و امکانات اهل باطل نکند. و دلهايمان را نسبت به هم نرم و نزديک کند. ان شاء الله

    و الا لعنة الله علي القوم الظالمين من الاولين و الآخرين
    + زائر 

    سلام

    ميثم جان، ‏خداون به دادشان و دادتان برسد.

    علي آقا تمام وقت آمد...

    موفق باشيد

    ياعلي

    + ميثم 
    س ل ا م
    خداوند به دادتان برسد...
    + م.ن 
    سلام
    خدا قوت تان بدهد